کارگزاری آرمان تدبیر نقش جهان

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال چیست؟
۱۴۰۳/۰۷/۱۳
1
0

تحلیل تکنیکال چیست؟

 

 

تحلیل تکنیکال، روشی است برای بررسی الگوها و روندهای تاریخی قیمت و حجم معاملات در بازارهای مالی باهدف پیش‌بینی حرکت آینده قیمت‌ها. این روش، بر خلاف تحلیل بنیادی که بر عوامل اقتصادی و مالی ذاتی یک دارایی تمرکز داشت، تنها به داده‌های تاریخی بازار تکیه می‌کند. تحلیلگران تکنیکال با استفاده از ابزارها و شاخص‌های مختلف، سعی در شناسایی نقاط ورود و خروج مناسب برای سرمایه‌گذاری و کسب سود از نوسانات بازار دارند.

تحلیل تکنیکال: نگاهی عمیق به گذشته برای پیش‌بینی آینده بازار

تحلیل تکنیکال روشی است که برای بررسی تاثیر عرضه و تقاضا بر تغییرات قیمت، حجم معاملات و نوسانات یک دارایی مالی به کار می‌رود. این روش بر این فرض استوار است که داده‌های تاریخی بازار، از جمله قیمت و حجم معاملات گذشته، می‌توانند سرنخ‌های ارزشمندی برای پیش‌بینی حرکت‌های آینده قیمت ارائه دهند.

ابزارهای گرافیکی و شاخص‌های مختلفی در این روش به کار می‌روند که اغلب برای تولید سیگنال‌های معاملاتی کوتاه‌مدت مورد استفاده قرار می‌گیرند. این ابزارها همچنین می‌توانند به سرمایه‌گذاران کمک کنند تا قدرت یا ضعف یک دارایی را نسبت به بازار کلی یا بخش‌های خاص آن مورد ارزیابی قرار دهند.

ریشه‌های تاریخی تحلیل تکنیکال

نظریه داو که توسط چارلز داو در اواخر قرن نوزدهم ارائه شد، پایه و اساس تحلیل تکنیکال مدرن را تشکیل می‌دهد. پس از داو، محققانی مانند ویلیام پی همیلتون، رابرت ریا، ادسون گولد و جان مگی به توسعه و تکامل این نظریه کمک شایانی کردند. امروزه، این روش تحلیلی به یک حوزه گسترده و پیچیده تبدیل شده است که شامل صدها الگو و شاخص مختلف می‌شود.

نحوه استفاده از این روش تحلیلی در بازارهای مالی

تحلیل تکنیکال ابزاری قدرتمند در جعبه‌ابزار سرمایه‌گذاران و معامله‌گران است که به آن‌ها کمک می‌کند تا تصمیمات آگاهانه‌تری بگیرند. اگرچه این روش به‌تنهایی برای تحلیل کامل یک دارایی کافی نیست، اما می‌تواند اطلاعات ارزشمندی را در کنار سایر روش‌های تحلیل ارائه دهد. از کاربردهای این روش در دنیای واقعی، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

·       معامله‌گران خرده‌فروشی: بسیاری از معامله‌گران خرده‌فروش تنها بر اساس نمودارهای قیمت و سایر داده‌های تاریخی بازار، تصمیم به خرید یا فروش یک دارایی می‌گیرند.

·       تحلیلگران حرفه‌ای: تحلیلگران حرفه‌ای معمولا این روش تحلیلی را در کنار سایر روش‌های تحقیق، مانند تحلیل بنیادی، به کار می‌برند تا دید جامعی از یک دارایی به دست آورند.

·       انواع مختلف دارایی‌ها: این روش را می‌توان برای انواع مختلف دارایی‌ها، از جمله سهام، اوراق‌قرضه، کالا، ارز و قراردادهای آتی به کار برد. به‌ویژه در بازارهای کالا و ارز که معامله‌گران بر نوسانات کوتاه‌مدت قیمت تمرکز می‌کنند، تحلیل تکنیکال بسیار رایج است.

تحلیلگران تکنیکال معتقدند که الگوهای قیمتی درگذشته تکرار می‌شوند و می‌توان از آن‌ها برای پیش‌بینی آینده استفاده کرد.

شاخص‌های تحلیل تکنیکال: ابزارهای پیش‌بینی روند بازار

شاخص‌های این روش تحلیلی، مجموعه‌ای از ابزارها و روش‌ها هستند که به تحلیلگران کمک می‌کنند تا الگوها و روندهای بازار را بشناسند و بر اساس آن تصمیمات معاملاتی بگیرند. این شاخص‌ها، بر اساس داده‌های تاریخی قیمت و حجم معاملات ساخته شده‌اند و به تحلیلگران این امکان را می‌دهند تا حرکت‌های آتی قیمت را پیش‌بینی کنند. تحلیلگران فنی، از طیف گسترده‌ای از شاخص‌ها برای تحلیل بازار استفاده می‌کنند که هر یک به‌نوعی خاص از اطلاعات اشاره دارد.

انواع شاخص‌ها

برخی از مهم‌ترین انواع این شاخص‌ها، عبارت‌اند از:

·       شاخص‌های روند: این شاخص‌ها به شناسایی جهت حرکت کلی قیمت (صعودی، نزولی یا خنثی) کمک می‌کنند. خطوط روند، کانال‌ها و میانگین‌های متحرک از جمله رایج‌ترین شاخص‌های روند هستند.

·       الگوهای نموداری: این الگوها اشکال مشخصی در نمودار قیمت هستند که نشان‌دهنده الگوهای رفتاری خاصی در بازار هستند. الگوهای سر و شانه، مثلث و پرچم از جمله معروف‌ترین الگوهای نموداری محسوب می‌شوند.

·       شاخص‌های حجم و حرکت: این شاخص‌ها به بررسی رابطه بین قیمت و حجم معاملات می‌پردازند و می‌توانند به شناسایی قدرت یک روند و احتمال ادامه آن کمک کنند.

·       اسیلاتورها: اسیلاتورها به اندازه‌گیری سرعت و شدت حرکت قیمت کمک می‌کنند و می‌توانند به شناسایی نقاط اوج و فرود بازار کمک کنند.

·       میانگین‌های متحرک: میانگین‌های متحرک خطوطی هستند که بر اساس میانگین قیمت در یک دوره زمانی مشخص محاسبه می‌شوند و می‌توانند به‌عنوان خطوط حمایت و مقاومت یا سیگنال‌های خرید و فروش به کار می‌روند.

·       سطوح حمایت و مقاومت: سطوح حمایت و مقاومت مناطقی در نمودار قیمت هستند که در آن‌ها به ترتیب فشار فروش و فشار خرید افزایش می‌یابد و انتظار می‌رود که قیمت در این سطوح واکنش نشان دهد.

با استفاده از این شاخص‌ها، می‌توان ریسک معاملات را کاهش داد.

سه اصل بنیادی تحلیل تکنیکال

امروزه، تحلیل تکنیکال بر پایه سه فرض اصلی استوار شده است که از زمان چارلز داو تاکنون مورد استفاده قرار می‌گیرند. این فرض‌ها، چارچوب کلی این روش تحلیل را تشکیل می‌دهند و به تحلیلگران کمک می‌کنند تا بازار را بهتر درک کنند.

بازار همه چیز را در قیمت منعکس می‌کند

تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تمام اطلاعاتی که بر قیمت یک سهم تاثیر می‌گذارند، اعم از عوامل بنیادی، روانی بازار و اخبار، در قیمت فعلی آن لحاظ شده است. به‌عبارت‌دیگر، قیمت سهم در هر لحظه، بازتاب کامل تمامی عوامل موثر بر آن است. این فرضیه، با فرضیه بازارهای کارآمد نیز همخوانی دارد.

قیمت‌ها تمایل به روند دارند

تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که قیمت‌ها تمایل دارند در یک‌جهت خاص حرکت کنند، حتی اگر این حرکت‌ها تصادفی به نظر برسند. به‌عبارت‌دیگر، قیمت‌ها معمولا پس از حرکت در یک‌جهت، به حرکت در همان جهت ادامه می‌دهند. این فرضیه، اساس بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی است.

تاریخ تکرار می‌شود

تحلیلگران تکنیکال معتقدند که الگوهای قیمتی درگذشته، تمایل به تکرار در آینده دارند. این به دلیل ماهیت روانشناسی بازار است که اغلب منجر به تکرار رفتارهای مشابه می‌شود. احساساتی مانند ترس و طمع، باعث می‌شوند که سرمایه‌گذاران در شرایط مشابه، واکنش‌های مشابهی از خود نشان دهند.

در مجموع، تحلیل تکنیکال بر این باور است که:

·       قیمت همه چیز را می‌گوید: قیمت سهم، حاوی تمام اطلاعاتی است که برای تصمیم‌گیری نیاز داریم.

·       روندها ادامه‌دار هستند: قیمت‌ها تمایل دارند در یک‌جهت خاص حرکت کنند.

·       تاریخ تکرار می‌شود: الگوهای قیمتی درگذشته، می‌توانند در آینده نیز تکرار شوند.

با استفاده از این سه اصل، تحلیلگران تکنیکال می‌توانند بامطالعه نمودارهای قیمت، الگوها و روندها را شناسایی کنند و تصمیمات معاملاتی خود را بر اساس آن بگیرند.

تحلیل بنیادی در مقابل روش تکنیکال: دو رویکرد متفاوت برای سرمایه‌گذاری

تحلیل بنیادی و تکنیکال دو رویکرد متضاد اما مکمل در تحلیل بازارهای مالی هستند. هر یک از این روش‌ها با تمرکز بر جنبه‌های مختلفی از دارایی‌ها، به سرمایه‌گذاران کمک می‌کنند تا تصمیمات آگاهانه‌تری اتخاذ کنند.

·       تحلیل بنیادی: روشی دقیق و جامع برای ارزیابی اوراق بهادار است که به دنبال تعیین ارزش ذاتی یک سهم است. تحلیلگران بنیادی با بررسی عمیق عوامل اقتصادی، صنعتی و مالی یک شرکت، در تلاشند تا ارزش واقعی آن را مشخص کنند و فرصت‌های سرمایه‌گذاری مناسب را بشناسند.

·       تحلیل تکنیکال: روشی برای بررسی بازارهای مالی است که بر اساس این فرض استوار است که تمام اطلاعاتی که بر قیمت یک سهم تاثیر می‌گذارند، از جمله عوامل بنیادی، در تاریخچه قیمت آن منعکس شده است. به‌عبارت‌دیگر، تحلیلگران تکنیکال معتقدند که نمودار قیمت سهم، مانند یک دفتر خاطرات، رویدادهای گذشته را ثبت می‌کنند و الگوهایی را نشان می‌دهد که می‌توان از آن‌ها برای پیش‌بینی حرکت‌های آینده قیمت استفاده کرد.

برخلاف تحلیل بنیادی که به بررسی عوامل داخلی شرکت‌ها و شرایط اقتصادی می‌پردازد، روش تکنیکال تنها به داده‌های قیمتی و حجمی سهام توجه می‌کند.

محدودیت‌ها و انتقادات وارده بر تحلیل تکنیکال

در مجموع، اگرچه این روش تحلیل ابزار مفیدی برای تحلیل بازار است، اما به‌تنهایی نمی‌تواند تمام پیچیدگی‌های بازار را توضیح دهد و برای استفاده موفق از آن، باید بااحتیاط و در کنار سایر ابزارهای تحلیل، مورد استفاده قرار گیرد. برخی از مهم‌ترین انتقادات و محدودیت‌های این روش تحلیل عبارت‌اند از:

تضاد با فرضیه بازارهای کارآمد (EMH)

 یکی از اصلی‌ترین انتقادات به تحلیل تکنیکال، تضاد آن با فرضیه بازارهای کارآمد است. این فرضیه بیان می‌کند که قیمت‌ها تمام اطلاعات موجود را در خود جای‌داده‌اند و هیچ الگوی قابل‌پیش‌بینی در داده‌های تاریخی وجود ندارد. به‌عبارت‌دیگر، اگر این روش بتواند به‌طور مداوم سودآوری ایجاد کند، به معنای نقض فرضیه بازارهای کارآمد است.

تکرارنشدن دقیق تاریخ

یکی از مهم‌ترین انتقادات وارده بر این روش تحلیل، عدم قطعیت ذاتی بازارهای مالی است. منتقدان این روش بر این باورند که بازارهای مالی سیستم‌های پیچیده‌ای هستند که تحت تاثیر عوامل متعدد و متغیری قرار دارند. این عوامل می‌توانند به‌سرعت تغییر کنند و الگوهای قیمتی گذشته را بی‌اعتبار سازند. به‌عبارت‌دیگر، بازار مانند یک سیستم زنده در حال تکامل است و الگوهای آن ممکن است در آینده تکرار نشوند.

پیشگویی خودشکوفا

یکی دیگر از انتقادات به تحلیل تکنیکال، پدیده پیشگویی خودشکوفا است. به‌عنوان‌مثال، اگر تعداد زیادی از معامله‌گران از یک اندیکاتور خاص برای تعیین نقاط ورود و خروج استفاده کنند، این اندیکاتور ممکن است در کوتاه‌مدت کارایی خود را از دست بدهد، زیرا بسیاری از معامله‌گران به طور هم‌زمان بر اساس آن تصمیم‌گیری می‌کنند و باعث ایجاد خود محققی شوند.

در مجموع، اگر تعداد کافی از معامله‌گران بر اساس سیگنال‌های مشابه تصمیم به خرید یا فروش بگیرند، می‌توانند به‌طور موقت بر قیمت دارایی تاثیر بگذارند و حرکت مورد انتظار را ایجاد کنند. بااین‌حال، در بلندمدت، عوامل بنیادی و سایر نیروهای بازار بر قیمت حاکم خواهند بود و تلاش‌های این گروه نمی‌تواند به‌تنهایی روند بلندمدت قیمت را به‌طور دائمی تغییر دهد.

کدام تحلیل، کلید موفقیت در بورس ایران است؟

بازار بورس ایران، باتوجه‌به ویژگی‌های خاص خود، شرایطی را ایجاد می‌کند که در آن تحلیل بنیادی از اهمیت بیشتری برخوردار است. تاثیرگذاری عمیق اخبار و رویدادهای اقتصادی بر روند بازار، نشان می‌دهد که بررسی بنیادین شرکت‌ها و وضعیت کلی اقتصاد کشور، نقش تعیین‌کننده‌ای در پیش‌بینی حرکت قیمت‌ها دارد.

ترکیب طلایی: تکنیکال و فاندامنتال در بورس ایران

تجربه نشان داده است که اتکا صرف به تحلیل تکنیکال در بازار بورس ایران، به‌ویژه در دوره‌های نوسانی و زمانی که اخبار منفی بر بازار حاکم است، می‌تواند منجر به ضررهای سنگین شود. در مقابل، تحلیل فاندامنتال با تمرکز بر عوامل زیربنایی که بر قیمت سهام تاثیر می‌گذارند، امکان اتخاذ تصمیمات سرمایه‌گذاری آگاهانه‌تر را فراهم می‌کند.

به‌طور خلاصه، می‌توان گفت که در بازار بورس ایران، ترکیب تحلیل بنیادی و تکنیکال با تاکید بیشتر بر تحلیل فاندامنتال، رویکردی منطقی و موثر برای سرمایه‌گذاری است. بااین‌حال، اهمیت نسبی هر یک از این روش‌ها ممکن است در دوره‌های زمانی مختلف و برای صنایع مختلف متفاوت باشد. بنابراین، سرمایه‌گذاران باید به‌طور مداوم به ارزیابی شرایط بازار و تطبیق استراتژی‌های خود بپردازند.

کلید موفقیت در بازار ارزهای دیجیتال است؟ تحلیل بنیادی یا تکنیکال؟

بازار پرنوسان ارزهای دیجیتال، فرصت‌های بی‌نظیری را برای سرمایه‌گذاران فراهم کرده است. اما موفقیت در این بازار به شناخت دقیق ابزارهای تحلیلی و نحوه استفاده از آن‌ها بستگی خواهد داشت. در بازار اسپات، تحلیل فاندامنتال برای انتخاب ارزهای دیجیتال با پتانسیل رشد بلندمدت و ساخت سبد دارایی، اهمیت بیشتری دارد. اما برای معاملات کوتاه‌مدت و نوسان‌گیری، تحلیل تکنیکال نقش تعیین‌کننده‌ای ایفا می‌کند.

در بازار فیوچرز، به دلیل نوسانات شدید قیمت و تاثیر عوامل بیرونی، تحلیل فنی به‌عنوان ابزار اصلی معامله‌گران حرفه‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای دستیابی به موفقیت در بازار ارزهای دیجیتال، تسلط بر هر دو روش تحلیل ضروری است. ترکیب هوشمندانه این دو، به شما این امکان را می‌دهد تا تصمیمات سرمایه‌گذاری دقیق‌تری بگیرید و ریسک‌های خود را مدیریت کنید.

بازار فارکس: میدانی برای نبرد تحلیلگران تکنیکال

بازار فارکس، با نوسانات سریع و حجم بالای معاملات، محیطی پویا و هیجان‌انگیز برای معامله‌گران فراهم می‌کند. اما این بازار، برخلاف تصور عموم، بیشتر برای کسب سود کوتاه‌مدت و نوسان‌گیری مناسب است تا سرمایه‌گذاری بلندمدت.

در بازار فارکس، معاملات معمولا در بازه‌های زمانی کوتاه، از چند دقیقه تا چند ساعت، انجام می‌شوند. این سرعت بالای معاملات، باعث شده است تا تحلیل تکنیکال به‌عنوان ابزاری قدرتمند برای پیش‌بینی حرکت قیمت‌ها موردتوجه قرار گیرد. تحلیل تکنیکال با تمرکز بر الگوهای قیمتی و اندیکاتورهای فنی، به معامله‌گران یاری می‌رساند تا نقاط ورود و خروج بهتری را شناسایی کنند.

در مقابل، تحلیل فاندامنتال که بر عوامل اقتصادی و سیاسی تاثیرگذار بر ارزها تمرکز دارد، در بازار فارکس اهمیت کمتری دارد. البته عوامل بنیادی نیز می‌توانند بر روند کلی بازار تاثیرگذار باشند، اما نوسانات لحظه‌ای و تاثیر اخبار فوری، سبب می‌شود تا پیش‌بینی‌های بلندمدت مبتنی بر تحلیل فاندامنتال بادقت کمتری همراه باشد.

جمع‌بندی

تحلیل تکنیکال، روشی است که با استفاده از داده‌های تاریخی قیمت و حجم اوراق بهادار، به دنبال شناسایی الگوها و روندها برای پیش‌بینی حرکت‌های آتی قیمت است. تحلیلگران تکنیکال، با بهره‌گیری از ابزارها و شاخص‌های مختلف، نمودارهای قیمت را بررسی و نقاط ورود و خروج مناسب برای معاملات را شناسایی می‌کنند.

 

ارسال دیدگاه
کپی لینک
اشتراک‌گذاری
تبلیغات

مقالات مرتبط

آرمان تدبیر نقش جهان
انواع اوراق بهادار در بورس
آرمان تدبیر نقش جهان
بورس انرژی چیست؟
آرمان تدبیر نقش جهان
بهترین روش سرمایه گذاری با سرمایه کم کدام است؟
آرمان تدبیر نقش جهان
معرفی انواع روش‌های سرمایه گذاری در بورس

جدیدترین مطالب

برای ورود به بازار سرمایه هیچ وقت دیر نیست

همین حالا ثبت نام کنید